drdeduction




  چند وقت پیش ما تو یه جمع فامیلی نشسته بودیم که یادم نیست سر چی من و زن عموم شروع کردیم به صحبت درمورد فیلم و یه جایی رسیدیم به متری شیش و نیم.


  که اون گفت:به نظرم مغزهای کوچک زنگ زده فیلم بهتری بود (( تو این موضوع )) نسبت به متری شیش و نیم.


  اما من گفتم که نظرم بر عکسه.


  یه دفعه بابام گفت: همه ساکت نقد فیلم با دو منتقد برجسته جهانی.


  و زن عموم هم گفت:برو بابا اصلا با کسی که ساعت پنج عصر رو دوست داشته نباید درمورد فیلم صحبت کرد.


  و من دیگه ادامه ندادم :

نه از جهت ترس از تمسخر و نه از جهت توهینی که به سلیقه ام کرد؛

چون یه لحظه یاد عبارت (( تو این موضوع )) افتادم. دیدم بحث با کسی که نفهمیده اصلا موضوع این دو فیلم متفاوته فایده ای نداره!


  و از این دردناک تر این بود که یادم نیست کدوم وبسایتی هم وقتی داشتم نقد متری شیش و نیم رو می خوندم سوژه ی دو فیلم رو یکی دونسته بود.


  موضوع اصلی متری شیش و نیم اینه که چجوری  وضعیت یه جامعه میتونه باعث افزایش اعتیاد بشه اما مغز های کوچک زنگ زده موضوع اصلی اش نقد غیرت مردهاست.


  پ.ن:آقا من پشمام بعد از یکسان دونستن این دو موضوع ریخته در نیومده چی پیشنهاد میدین؟


ﺍﺯ ﺗﻮ ﺍ ﺍﺑﻠﺲ 

ﺍﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻟﻌﻨﺖ، ﺧﺲ !

ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣ ﺮﺳﻢ،

ﺎﻧﺪﺭ آﻥ ﺻﺒﺢ ﺑﻬﺸﺘ 

ﺭﺍﺳﺘ ﺁﺎ ،

ﻟﺬﺕ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﻓﺸﺮﺩﻥ ﺭﻭ

ﻃﻌﻢ ﺳﺐ ،

ﺎ ﻨﺪﻡ ،

ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ " ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ " ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ

ﺎ ﻪ ﺍﺯ ﺟﻮﺵ " ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻦ "

ﺎ ﻧﻪ ﺍﻦ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻪ ﺁﻥ

ﺍﺯ ﺷﻮﻕ " ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ "؟! 


معلمون میگفت هر وقت وضعیت نظام جوری میشه که مردم ناراضی میشن ازش, یکی از دو تیم پرطرفدار کشور(استقلال یا پرسپولیس) با کمک و برنامه ی نظام باید قهرمان شه.بنظرتون چقدر این حرف درسته؟؟؟(با استدلال باشه لطفا)


  نکته:آقا من اصلا فوتبالی نیستم.ته اطلاعاتم اینه که رونالدو بازیکن ریاله مادریده.



  داشتم رمان ((جای خالی سلوچ )) رو می خوندم. و چند روز بعد هم یه رمان از مارکز. 


  اما من وقتی به خودم حق دادم که موقع خوندن رمان دولت آبادی بهش ایراد وارد کنم اما موقع خوندن مارکز فقط به به و چه چه حالم بهم خورد.


  من حالم از این غرب زدگی خودم به هم خورد!




  یادم نیست حدیث مربوط به کدوم امام بود که میگفت :


  همانا فراموشی نعمتی مهم تر از به یادآوردن است!


  اینو گفتم چون دلم گرفته از این همه نامردی. این همه دروغ و تهمتی که به آدم میچسبه!و از همه بدتر این همه دو رویی.هی!


  حداقل من ترجیح میدم حافظه ام مثه ماهی قرمز باشه!




  سلام به همه ی شما عزیزان!

  

  آقا من یه مدت پست نمیذارم.چون فکر میکنم یکسری از مطالب خام هستند و بیانشون کردم(البته مقصودم عقاید نیست بلکه طرز بیان هست.) این طوری شد که خیلی از پست ها باعث ناراحتی بعضی ها شد و خیلی هام مورد کج برداشتی شد.


به هر حال من یه مدت نیستم. یه مدت آسایش داشته باشین!


این مدت می تونه یه هفته باشه تا دو سه ماه.


مطمئنا با مطالبی قوی تر و استدلال های بی برو برگرد بر می گردم.



  پیش نوشت:خطر لو رفتن داستان متری شیش و نیم! (البته دونستن این قسمتی که آشکار میشه لذت دیدن فیلم رو از شما نمیگیره)


  توی فیلم متری شیش و نیم،از یه جایی به بعد خود نوید محمدزاده(خلافکار فیلم) هم میفهمه که اعدامش حتمیه؛ اما نوید گویا اصلا براش اهمیت نداره که میمیره! 

ادامه مطلب




  یک سری افراد در جامعه ی ما وجود دارن که به یه علتی خودشون رو از بقیه بالاتر می دونند. درسته که خودبالاتربینی وما چیز بدی نیست اما این ها چون بقیه این بالاتر بودن شون رو به رسمیت نمی شناسند یا حداقل اونقدر که میخواهند به رسمیت نمی شناسند پس با استفاده از یک سری تکنیک ها احترام مدنظرشون رو بدست میارن.

ادامه مطلب




  خیلی وقت ها من دارم به یه خانمی نگاه میکنم و یه دفعه به خودم میام و متوجه میشم که زنه با یه حالت نفرت، عصبانیت و چیزی همین حدود داره به من نگاه میکنه! حتما با خودش فکر میکنه که من دارم دید اش میزنم! البته خب حق داره آخه دارم به ((بدن))اش ((نگاه)) میکنم.

ادامه مطلب


  فکر کنم هفتم_هشتم بودم که اسم شاهین نجفی به گوش ام خورد. اون زمان تنها متوجه شدم که یه خواننده است که به یه امامی فحش داده و من اونقدر از نظر ام مسخره بود کار اش که حتی نرفتم یه آهنگ اش رو گوش بدم.


  کِی اولین آهنگ از اش رو شنیدم؟ 

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها